وصيت نامه شهيد محمدرضا شفيعي
بسم الله الرحمن الرحيم
«يا اَيتُها النَفسُ المُطمَئِنَه اِرجِعي اِلي رَبِک راضيه مَرضيه فَادخُلي في عِبادي و ادخُلي جَنّتي»
به نام الله.پاسدار حرمت خون شهيدان،درهم کوبنده ي کاخ ستمگران.او که عالم هستي را از هيچ آفريد و همه را از حکمتش تعادل بخشيد.
و با سلام و درود بي کران بر تمامي رهروان راه حسين.آنان که در اين راه قدم نهادند و گلوي خود را با شربت شيرين شهادت تر کردند و جان خود را فداي اسلام و قرآن نمودند.
«ما بندگان خدا هستيم و در راه او قيام مي کنيم اگر شهادت نصيب شد،سعادت است »
اينجانب محمدرضا شفيعي فرزند مرحوم حسين شفيعي لازم دانستم که چند سطر وصيتي با امت حزب الله داشته باشم.و حال که وقت آزاد شدن من از قفس دنيوي رسيده است لازم دانستم که به جهاد در راه خدا بپردازم که اگر به درگاه باريتعالي قبول گرديد به سوي زندگي سعادتمند و جاويد ديگري پر بکشم.
من يکي از بسيجي هايي هستم که براي اجراي احکام اسلام به جهاد پرداخته ام و از ريخته شدن خونم در اين راه باکي ندارم.چون راه،راه انبيا و اولياي خداست و بايستي پيروي از شهيد تشنه لب کربلا نمود.
« اِن کانَ دينِ محمدٍ لَم يَستَقِم اِلا بِقَتلي فَيا سُيُوفَ خُزيني»
بعد از شهادت من اين سعادت را جشن بگيريد که سنگر خونين من حجله دامادي من بوده است و ما شهادت را جز سعادت نمي دانيم.چون شهادت ارثي است که از انبيا به ما رسيده است.
سفارش من به کساني که اين وصيت نامه را مي خوانند اين است که سعي کنيد که يکي از افرادي باشيد که هميشه سعي در زمينه سازي براي ظهور صاحب الامر دارند و بکوشيد اول خود و بعد جامعه را پاک سازي کنيد و دعا کنيد که اين انقلاب به انقلاب جهاني آقا امام زمان متصل شود.پس اگر مي خواهيد دعاهايتان مستجاب شود به جهاد اکبر که همان خودسازي دروني است بپردازيد.
اي برادر و خواهر مسلمان،بدان که با شعار در خط امام بودن ولي در عمل دل امام را به درد آوردن،وظيفه انساني و اسلامي ما نيست.
اي برادران ما که هنوز خود را نساخته ايم و تمام کارهايمان اشکال دارد چگونه مي خواهيم ديگران را بسازيم و انقلابمان را به تمام جهان صادر کنيم.
در کارها از خود محوري و تفسير کارها به ميل خود بپرهيزيم و سعي در خودسازي داشته باشيم و خيال نکنيم با کمي فکري که داريم،فکرمان از همه بالاتر است و از همه خودساخته تر و خلاصه نظرمان بهتر است.
برادران گرامي و ملت شهيد پرور،هميشه از درگاه خداوند بخواهيد که به شما توفيقي عنايت فرمايد که بتوانيد در خط امام عزيزمان و براي رضاي خدا گام برداريد.
اي جوانان،نکند در رختخواب ذلت بميريد که حسين (ع) در ميدان نبرد شهيد شد و مبادا در غفلت بميريد که علي (ع) در محراب عبادت شهيد شد و مبادا در حال بي تفاوتي بميريد که علي اکبر در راه حسين و با هدف شهيد شد.
و اي مادران مبادا از رفتن فرزندانتان به جبهه جلوگيري کنيد که فرداي قيامت در محضر خدا نمي توانيد جواب زينب را بدهيد که تحمل 72 شهيد را نمود همه مثل خاندان وهب جوانانتان را به جبهه هاي نبرد بفرستيد و حتي جسد او را هم تحويل نگيريد،زيرا مادر وهت فرمود:پسري را که در راه خدا داده ام پس نمي گيرم.
و از خواهران گرامي تقاضامندم که از فاطمه (س) يگانه سرور زنان سرمشق بگيريد و حجاب اسلامي خود را رعايت فرماييد.
اميدوارم روزي فرا رسد که همه ملت از زن و مرد و تا جوان و کودک به وظيفه اسلامي خود آشنا شوند و مرتکب گناه نشوند.
در آخر از مادر گرامي خودم حلاليت مي طلبم و اميدوارم از زحماتي که براي من کشيد مزد آن را از زينب (س) بگيرد و اميدوارم همچون ديگر خانواده ي شهدا استوار و مقاوم بمانيد و کاري نکنيد که دشمنان را شاد کند
اي جوانان عزيز و ارجمند همانطور که امام فرمود:من چشم اميدم به شماست.
پس شما هم به نداي هل من ناصر حسين زمان لبيک بگوييد و به سوي جبهه ها حرکت کنيد و نگذاريد اسلام و قرآن بي ياور بماند.
والسلام…
دیدگاهتان را بنویسید