وصیتنامه سردار شهید جهانشیر بردستانی:
بسماللهالرحمنالرحیم
با درود فراوان به امام زمان و نایب بر حقش امامخمینی و با سلام و درود بیکران به شهیدان از صدر اسلام تا شهدای انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی حق علیه باطل و با سلام به خانوادههای شهدا که عزیزترین فرزندان خود را در راه اسلام فدا کردند و با خون فرزندانشان درخت اسلام را آب یاری کردند تا روز به روز محکمتر و سربلندتر شود؛ تا انشاءالله سایهاش بر سر ملل جهان افکنده شود. سلام بررزمندگانی که از اسلام پاسداری میکنند و مفهوم رزمنده بودن را به ابرقدرتهای شرق و غرب و کفار میفهمانند.
اینجانب فرزند حقیر شما ملت حزبالله، یکی از سربازان کوچک اسلام هستم که اگر خداوند جان ناقابل را از من قبول کند، در راهش میدهم. چه در جنگ و چه در جاهای دیگر! چه خوب است که در حال جهاد در راه خدا باشد. من این را افتخار عظیم میدانم که کسی در راه خدا، در حال جهاد با کفر صدام کشته شود. باید با کفر بجنگیم تا بفهمد که یاران امام حسین(ع) چگونهاند! و به شما امت حزبالله و همیشه در صحنه بگویم که ما یک جان بیشتر نداریم وآخر باید خدا آن را از ما بگیرد– چه بخواهیم و چه نخواهیم!- اگر این جسم و جان را در راه خودش پرورش دهیم، در آن دنیا، در صحرای محشر سربلند هستیم و گرنه حساب طور دیگری است.
چه خوب است که جان ناقابل را در راه اسلام بدهیم و مثل یاران امام حسین کشته شویم. به شما جوانان مؤمن بگویم که برای مسلمان و ایرانی ننگ است، که جنگ اسلام و کفر باشد و شرکت نکند. به خدای بزرگ در آن دنیا مورد سؤال قرار میگیرند.
اینجانب برادر کوچکتان، از زمانیکه وارد بسیج شدم، کمکم پی بردم که مسلمان بودن یعنی چه؟ تاریخ تولد مرا باید سال ۱۳۵۷ بزنند، چون قبلاً مثل کودک نمیدانستم در دنیا چه خبر است و لی از سالی که انقلاب شد و امام آمد، گویی تازه متولد شدهام. به جبهه رفتم تا شاید خداوند گناهانم را ببخشد و از خطاهایم درگذرد و بعد از این شناخت بود که تصمیم گرفتم در سپاه خدمت کنم. تعهد اخلاقی و خدمتی دارم که تا جان در بدن دارم از اسلام پاسداری کنم و به برادران عزیز و از خودگذشته سپاه بگویم که سپاه پاسداران تنها برای ایران نیست، بلکه برای تمام مسلمین است و اسلام مرز ندارد. تا کفر در جهان هست آرام نمینشینم. قدر سپاه را بدانید که واقعاً یاران امام حسین(ع) در آن خدمت میکنند. شما باید انشاءالله اسلام را در جهان پیاده کنید. شما یاور همه مسلمانها هستید. اخلاقتان با مردم خوب باشد که مردم روی شما زیاد حساب میکنند و در کارهای اجتماعی شما باید پیش قدم باشید. همیشه برای رضای خدا کار کنید. اگر کسی از شما برادران سپاه را ناراحت کردهام به بزرگی خودتان ببخشید، تا خدا هم از من بگذرد.
خانواده عزیزم!
من راهم را شناختهام و کشته شدن در راه خداوند افتخاری بس بزرگ است و من خدا را شکر میکنم که مرا پذیرفته است. اگر میخواهید گریه کنید، برای امام حسین(ع) گریه کنید و شهادت مظلومانهاش.
برادرانم!
اگر برای من ناراحت هستید، راهم را ادامه دهید، پدر و مادرم را دلداری دهید و به اسلام خدمت کنید و خواهرانم را راهنمایی کنید تا به اسلام خدمت کنند.
از عمویم غلامرضا، که برای من زحمت زیادی کشیده است حلالیت میخواهم.
و تو ای مادرم!
فرزند کوچکت را حلال کن! برای من بسیار رنج کشیدی، درآمد زحماتت را به من دادی! چطور قدردانی کنم؟ سلامم را به بیبی، خاله، برادران، خواهران، فامیل، دوستان و همسنگرانم برسانید.
همسرم!
اگر پسرم پرسید به او بگو که پدرش برای چه و چگونه شهید شده است، تا راهم را ادامه دهد.
فرزندم!
درست را بخوان تا آنجا که توان داری. بعد در سپاه خدمت کن و راهم را ادامه بده، اسلحهام را در دست بگیر و به نبرد با کفار برو! همگی مرا حلال کنید.
خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار
پاسدار، قدر خود را پاس دار
دیدگاهتان را بنویسید