وصیتنامه – شهید رازمیک خاچاطوریان

فرازی از وصیتنامه شهید رازمیک خاچاطوریان
«من رازمیک خاچاطوریان هستم. این هم خانه ابدی من است. پدر و مادر عزیزم، هرگز برایم غمگین و دلتنگ نباشید. قبول دارم که من غنچهای هستم که خیلی زود از بوته جدایم خواهند کرد، ولی هرگز پژمرده و خشک نمیگردم. من باید از شما جدا شوم. زیرا دشمن به خاک ما حمله کرده است. من باید از شما جدا شوم. نه فقط من بلکه هزاران و صدها هزاران نفر همچون من باید که جان خود را فدای کشورم، ملتم وخانوادهام کنم. پدر عزیزم و مادر گرامی به شما میگویم. بگذارید که رشادت و شجاعتم برای شما تسلیبخش باشد. همیشه یاد من و خاطرات من جاوید بماند. هزاران هزار رازمیکها و رزمندهها بودند و خواهند بود. من نه اولین شهید این آب و خاک هستم و نه آخرینش خواهم بود. خداحافظ – دیدار در روز قیامت »
مادر شهید رازمیک خاچاطوریان در خصوص آخرین لحظات زندگی رازمیک گفته است:« …دو مرد به در خانه ما آمدند و گفتند که پسرم تصادف کرده و الان در بیمارستان است و حالش هم خوبه … به آنها گفتم: من مطمئنم پسرم حالش خیلی خراب است وگرنه خودش به من زنگ میزد، پسرم میدونه که من خیلی میترسم و حتماً به من زنگ میزد.
به برادرش اطلاع دادم و به همراه دامادمان به سمت اهواز راهافتادیم. دیدم پسرم در بیمارستان است و چند روزی است که در کما است. دقیقاً هشت روز بعد پسرم شهید شد. دوستانش میگفتند که وقتی به بیمارستان آوردیم حرف میزد و حتی اسم پدر و مادر و آدرس را ایشان به ما داده بودند ولی انگار سوختگی شدیدتر شد و ایشان به کما رفتند. پسرم در هفتم اسفند سال ۱۳۶۶ در بیمارستان شهید شدند. هر وقت که بتوانم سر خاکش میروم».