وصیتنامه – شهید مجتبی علمدار

وصیتنامه شهید مجتبی علمدار
/ هنگام دفن پیکرم روضه حضرت فاطمه (س) را بخوانید
شهید علمدار در وصیتنامه خود آورده است: قبل از آن که مرا در قبر بگذارند مداحی داخل قبرم برود و مصیبت جده غریبم فاطمه زهرا (س) و جد غریبم حسین (ع) را بخواند و از مستمعین گرامی میخواهم که اشک چشمشان را داخل قبر من بریزند تا در ظلمت قبر نوری شود
به گزارش خبرنگار ساجد، جانباز شهید «سید مجتبی علمدار» 11 دی 1345 در شهرستان ساری چشم به جهان گشود. وی در نوجوانی به عضویت بسیج درآمد و در اواخر سال 1362 به کردستان رفت. شهید علمدار برای اولین بار در عملیات کربلای 1 شرکت کرد و مدتی پس از آن وارد گردان مسلم بن عقیل در لشکر 25 کربلا شد و تا پایان جنگ در آنجا ماند.
وی در عملیاتهای کربلای 4 و کربلای 5 حضور داشت و در سال 1366 مسئولیت فرماندهی گروهان سلمان از گردان مسلم ابن عقیل را برعهده گرفت و در عملیات والفجر 10 نقش آفرینی موثری داشت.
شهید علمدار در کردستان عراق از ناحیه پهلو مورد اصابت گلوله قرار گرفت و مجروح شد. وی سرانجام 11 دی 1375 هنگام اذان مغرب بر اثر عوارض شیمیایی به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
متن وصیتنامهای را که از این شهید والامقام به یادگار مانده است، در ادامه میخوانید:
وصیتنامه شهید مجتبی علمدار/ خداوند عفو کنندگان را دوست دارد
«بسمه تعالی
وصیت میکنم مقدار دارایی ناچیزی که دارم غیر از ثلث آن مابقی به همسرم سیده فاطمه موسوی برسد و از ایشان تقاضا دارم نهایت توان خود را برای بهتر تربیت کردن تنها بازماندهام، یعنی دختر عزیزم سیده زهرا علمدار به کار بگیرند و از خداوند منان برای ایشان و دخترم طلب توفیقات وافر الهی را دارم.
از همسر عزیزم تقاضا دارم این بندهی حقیر سراپا گناه را در کوتاهی و قصور و تقصیرات مورد عفو و بخشش خود قرار دهد؛ چرا اینکه خداوند عفو کنندگان را دوست دارد.
وصیتنامه شهید مجتبی علمدار/ خداوند عفو کنندگان را دوست دارد
همینطور از یادگارم میخواهم از اینکه برای او پدر خوبی نبودم مرا ببخشد، خداوند به ایشان مقامات عالی و دنیوی و اخروی عنایت فرماید، از پدر و مادرم نیز طلب عفو و بخشش مینمایم. همینطور از کلیه کسانی که به نحوی حقی گردن حقیر دارند بخاطر خداوند بخشندهی مهربان از این بندهی آلوده درگذرند.
وصیتنامه شهید مجتبی علمدار/ خداوند عفو کنندگان را دوست دارد
وصیت میکنم مرا در گلزار شهدا ساری دفن کنند و تنها امید من که همان دستمال سبزی است که همیشه در مجالس و محافل مذهبی همراه من بوده و به اشک چشم دوستانم متبرک شده را بروی صورتم بگذارند و قبل از آن که مرا در قبر بگذارند مداحی داخل قبرم برود و مصیبت جده غریبم فاطمه زهرا (س) و جد غریبم حسین (ع) را بخواند و از مستمعین گرامی میخواهم که اشک چشمشان را داخل قبر من بریزند تا در ظلمت قبر نوری شود و این را باور کنید که از اعماق قلبم میگویم من از ظلمت قبر و فشار قبر خیلی میترسم.
وصیتنامه شهید مجتبی علمدار/ خداوند عفو کنندگان را دوست دارد
شما را به حق پنج تن آل عبا تا میتوانید برایم دعا کنید و نماز شب اول قبر برایم بخوانید و زمانی که زیر تابوت مرا گرفتید و بسوی آرامگاه میبرید تا میتوانید مهدی (عج) فاطمه (س) را صدا بزنید.
کی واهمه دارد ز مکافات قیامت
آنکس که بود در صف محشر به پناهت