وصیتنامه شهید بروجردی
این وصیتنامه را در حالی مینویسم كه فردایش عازم سنندج هستم. با توجه به اینكه چندینبار در عملیات شركت كرده و ضرورت نوشتن وصیتنامه را حس كرده بودم ولی هم فرصت نداشتم و هم اهمیت نمیدادم ولی نمیدانم چرا حس كردم كه صرفاً اگر ننویسم گناهی مرتكب شدهام. لذا بدینوسیله وصیتنامه خود را در مورد خانواده و برادران آشنا مینویسم.
باتوجه به اینكه حدودا شش سال وارد مبارزات سیاسی و نظامی شدهام و به همین خاطر نسبت به خانوادهام رسیدگی نكردهام، بهخصوص همسر و فرزندانم و از همین وضع همیشه احساس ناراحتی میكردم و هیچوقت هم نتوانستم خود را قانع كنم كه مسئولیت را رها كنم و بدینوسیله از همه آنها معذرت میخواهم و طلب بخشش دارم از حقی كه به گردن من داشتهاند و نتوانستم این حق را اداءكنم ولی این اطمینان را به خانوادهام میدهم كه هرگز از ذهن من خارج نشدهاند و فكر نكنند كه نسبت به آنها بیتفاوت بودهام ولی مسئولیتها سنگینتر بود.
درخواستی كه از همسرم دارم این است كه فرزندام را خوب تربیت كند و آنها را نسبت به اسلام دلسوز بارآورد. اگر چه اموالی ندارم ولی آنچه هست فقط همسرم نسبت به مصرف كردن آن مسئولیت دارد.
از برادرانم محمد و عبدالمحمد درخواست دارم كه به مادرم و خواهرانم رسیدگی كند و همسرم را دعوت به صبر و استقامت كنند و از همه آنها بهخصوص مادرم درخواست بخشش دارم زیرا از دست من ناراحتی بسیار دیده و هیچوقت این فرصت پیش نیامد كه بتوانم به ایشان رسیدگی لازم را بكنم.
و از كلیه برادران و خواهرانی كه من را میشناسند در خواست دارم كه برای من از خدا طلب بخشش كنند. شاید بهخاطر حرمت دعای مؤمنی خداوند از تقصیراتم بگذرد. احساس میكنم بار گناهان و خطاها بر دوشم سنگینی میكند بهخصوص دعای آن كسانی كه پاسدارند و به جبهه میروند و از كسانی كه در جزئیات زندگی من بوده و با من برخورد داشتهاند، درخواست دارم، برادرانی اگر از من بد دیدهاند درگذرند و یا اگر كسی را سراغ دارند كه از من بد دیده به نزدش بروند و از او رضایت بگیرند.
و دیگر اینكه مقاومت را فراموش نكنند كه خداوند با صبر پیشهكنندگان است. در این شرایط تاریخی، خداوند تبارك و تعالی بار سنگین انقلاب اسلامی را بر دوش ملت مسلمان ایران گذاشته است و ما را در آزمایشی عظیم قرارداده است. این را شهیدان بسیاری بخصوص در این چند سال اخیر به در و دیوار ایران نوشتهاند و اگر مقاومت ما نباشد، همانطور كه امام فرمودند بیم آن میرود كه زحمات شهداء به هدر رود و اگرچه آنها به سعادت رسیدند و این ما هستیم كه آزمایش میشویم.
دیگر اینكه با تجربهای كه ما از صدر اسلام داریم كه بهخاطر عدمآگاهی مسلمین چطور از مسیر اسلام منحرف شدهاند و این تجربه باید برای مسلمین درس عبرت باشد. با دقت كلمات این “روح خدا” را كه خط او خط رسول خداست دقت كنند، وجود امام امروز برای ما معیار است، راه او راه سعادت و انحراف از آن خسران دنیا و آخرت است.
من با تمام وجود این اعتقاد را دارم كه شناخت و مبارزه با جریانهایی كه بین مسلمین صدر به انحراف كشیدن انقلاب از خط اصیل و مكتبی آن را دارند، به مراتب حساستر و سختتر از مبارزه با رژیم صدام و آمریكاست و وصیتم به برادران این است كه سعی كنند توده مردم، كه عاشق انقلاب هستند را از نظر اعتقادی و سیاسی آماده كنند، كه بتوانند نیروهای صادق انقلاب را شناسایی كنند و عناصری كه جریانهای انحرافی دارند بشناسند، كه شناخت مردم در تداوم انقلاب حیاتی است.
وصیتنامه اینجانب محمد بروجردی(پدر دره گرگی) پس از حمد خدا و طلب استغفار از او كه برگشت همه به سوی اوست و درود بر محمد و آل او و درود بر امام امت و درود بر همه شهیدان تاریخ.
از همه برادرانی كه در طول عمرم با آنها تماس داشتهام طلب آمرزش میكنم و هر كس كه این وصیتنامه را میخواند برای من طلب آمرزش كند زیرا كه من از این دنیای ناگوار با كولهبار خالی میروم و بعد از من همسرم سرپرستی خانواده را بهعهده دارد و حقوق و مقدار ارثی كه دارم به او میرسد به غیر از مبلغی ۷۰۰۰ریال (هفتصد تومان) كه باید به مادرم بدهد و در صورت فوت همسرم برادر كوچكترم، عبدالمحمد سرپرستی دو فرزندم را بهعهده گیرد و از اینكه نتوانستهام برای خانواده بهطور كلی مثبت باشم از همه پوزش میطلبم و طلب آمرزش میكنم والسلام.
دیدگاهتان را بنویسید