وصیت نامه شهید بنامعلی محمدزاده
امروز بر همه امت واجب است که از امام خمینی از جان و دل پیروی کنند، امر ایشان را واجبالامر و واجبالعین خود قرار دهند، دنیا گذرگاهی است که مسافران آخرت باید از آن برای آزمایش و امتحان عبور کنند و خود را در این امتحان بیازمایند. امروزه قافلهسالار این کاروان مردی از تبار حسین(ع) است که با تمام وجود امت را رهبری و هدایت میکند، وقتی حضرت امام میفرمایند که امروز در رأس تمام مسائل جنگ قرار دارد، بر همگان حجت تمام است.
سلاحها را بردارید و لباس رزم به تن پوشید و عازم جبهه شوید، امروز لباس رزم بر تن هر مسلمان عزت و شرف است؛ هیهات که فرصتها را از دست بدهید. امروز بهانهآوردن، در پیشگاه الهی محکوم و مردود است. امروز باید از وارث حسین(ع) اطاعت کنیم و همچون اهل کوفه نباشیم که امام خود را در برابر صفوف دشمن تنها گذاشتند.
عزیزان! دنیا محل گذر است، همه مسافران آخرت باید از آن ـ جهت آزمایش ـ عبور کنند، بایستی سعی شود در این گذرگاه از امتحانات الهی سربلند و پیروز بیرون آییم.
خدایا! بنده حقیر و ذلیلت با یک دنیا گناه به درگاهت آمده است و اگر تو جوابم ندهی و قبولم نکنی و اگر بر اعمالمان مهر باطل زنی، کجا بروم؟ جز تو امیدی ندارم و جز عشق تو عشقی در دل ندارم؛ خودت هم میدانی که تنها برای رضایت تو قدم به این سرزمین نهادهام.
بارالها! به ما توفیق عنایت فرما که از این دنیا ـ یعنی امتحانات دنیویـ سربلند و سرافراز بیرون آییم.
خداوندا! به احترام نالههای جانگداز مولود کعبه، یک لحظه ما را به حال خود وامگذار.
مادرم امیدوارم در برابر مصیبت وارده مقاوم باشی، در برابر دشمنان اشک نریزی که دشمنان خدا و انقلاب خوشحال شوند. خوشحال باش در مقابل دشمنان انقلاب اسلامی و از خدایت راضی و خشنود باش و به درگاهش شکر کن که قربانی تو را هم پذیرفت. به امام حسین (ع) در روز عاشورا اشک بریز و فکر کن که چگونه حضرت زینب(س) آن مصائب را متحمل شد و سالار کاروان شد و بعد از برادرش راه او را ادامه داد و تاج و تخت یزید را بر هم ریخت.
به مادران شهداء و اسراء و مفقودین بنگر و درون خود را آرام ببخش و هر وقت دلت تنگ شد، به مزار شهداء برو و نگاه کن که همه به نوبت خواهند رفت به سوی خدا و باید آن را ببینیم و عبرت بگیریم.
به برادر و خواهرانم و بچههایم هم پدری کن و هم مادری، مادر جان در زندگی، من همیشه باعث رنجش تو شدم و همیشه از طرف من ناراحت بودی، همیشه نگران بودی، حتی قبل از انقلاب هم زحمتهای فراوانی را تقبل نموده ای ولی چه کنم که مادر مهربان، ای خسته روزگار، ای که همیشه قلبت به خاطر رضای خدا بر ایمان میطلبد؛ حال وضعیت طوری است که باید به تکلیفمان در این موقعیت عمل کنیم و رهبر خود را تنها نگذاریم. مادر، رهبر ما خیلی حق دارد بر گردن ما، او بعد از یک هزار و سیصد سال وارث امام حسین (ع) میخواهد راه او را برود و بس.
در نبود من بنده حقیر و گناهکار، هیچ ناراحت مباش، اشک بریز بر حضرت امام حسین(ع) و فاطمه زهرا(س) نماز بخوان و در نماز برای پیروزی رزمندگان، طول عمر امام امت و سلامتی مجروحین و جانبازان و آزادی اسراء و آمرزش ما را از درگاه خداوند بخواه.
همسر عزیزم من همیشه در کنارت نبودم و بیشتر در جبهه بودم و تو همیشه با بردباری مشکلات را تحمل میکردی و کمیها را با بزرگواری خودت همیشه پُر میکردی و به من روحیّه میدادی و جور مرا هم تحمّل میکردی و در مقابل مشکلات زندگی و تنهایی کمر خم نمیکردی در زندگیات همیشه اضطراب و نگرانی مرا و بچهها را داشتی، بچهها را بعد از خدا وند به تو میسپارم. خوب آنها را تربیت کن که افراد سالم و صالح باشند. بگذار خوب درس بخوانند که در خدمت اسلام و امام عزیز باشند و لحظهای از تربیت آنها غافل مشو.
همسرم امیدوارم بتوانی در مسئولیت سنگین با امید به خداوند موفق باشی و نبود مرا نیز پر کنی، کبری دختر خوبمان خیلی بزرگ شده و او به تو کمک خواهد کرد. او دختر فهمیدهای است و با سن کمی که دارد خیلی از مسائل را خوب میفهمد او برای خواهرش صغرایِ خوبم و به پسران عزیزم اکبر و علیاصغر عزیزم حتماً کمک خواهد کرد.
بچهها در آینده جای مرا پر خواهند کرد امیدوارم که تو همچنان که در زمان من از هیچ چیزی برای آنها کم نگذاشتی در غیاب من نیز برای بچهها کم نگذاری شما را به خداوند میسپارم و امیدوارم اگر از من گناهی و کوتاهی سرزده مرا ببخشید و برای من دعا کنید.